امروز آخرین روز ماه مبارک رمضان است. البته شاید!
اما حرف من این نیست که امروز آخرین روز ماه رمضان هست یا نه. میخواهم حرف مهم دیگری بگویم.
یک ماه روزه گرفتیم. شبهای قدر، عبادت کردیم و به گذشته و حال و آیندهمان فکر کردیم. به کارهایی کرده و کارهایی که نکردهایم. به این فکر کردیم که عاقبتمان چه میشود. اینکه گذشتهمان چطور جبران میشود.
از خودمان پرسیدیم در آن دنیا کدام عمل ما خوب و کدام بد به حساب میآید.
شکستیم و گریه کردیم و ناله زدیم و از خدا خواستیم تا کمکمان کند.
خدا کمکمان کرده!
تعداد زیادی از بندگانش هستند که بر اثر اتفاقاتی دچار تجربه بعد از مرگ یا تجربه نزدیک به مرگ میشوند.
یکی از این بندگان خوب خدا، یک جانباز مدافع حرم است که مجروح میشود و در هنگام عمل جراحی به کما میرود.
او در چند دقیقهای که در کما بوده، میمیرد و بعد از دوسه دقیقه دوباره زنده میشود.
در کما بعضی از دوستان شهیدش را میبیند که از او میخواهند به دنیا برگردد و ماجراهای این سه دقیقه را به کتاب تبدیل کند.
او هم همین کار را میکند. بعد از به هوش آمدن، روایت میکند آنچه را دیده.
اسم کتابش را هم گذاشتهاند: سه دقیقه در قیامت.
کتابی است پر از اندرزهای ناب و واقعی از عالم برزخ که یک فرد زنده آن را روایت کرده. حتماً این کتاب را از فروشگاه کتاب اینترنتی جریان کتاب خرید کنید و بخوانید.
برای اینکه حال و هوای ماه رمضانمان تقویت شود، این کار مفید است.